انقلاب برعلیه خودمان
چندین سال است که ملاک انتخابها نشانه های ظاهری اسلام و مسلمانی است، یا مدرک دانشگاه یا حوزه،
کار شایسته چیست!! آدمهایی که بااین ملاکها انتخاب شده اند، یا مشغول گذران امور زندگی شخصی خویش هستند، یا کارهایی مثل دزدی یا هر گناهی که گناه بی تفاوتی به انجام امور جامعه ی اسلام، ی بدترین و بزرگترین گناه است،
آقایان مسئول، حالا بعد از چندسال، صاحب دو یا حتی تعدادی ماشین هستند و اوضاع خانواده که همه در حال گذراندن اوقات در کشورهای دیگر هستند،
از آب دارچی تا رئیس همه در حال انجام گناه هستند، از طرفی مردم هموطنان ما که از داشتن مواد غذایی در پایین ترین حد از ارزش غذایی ناتوان شده اند!!
تکلیف و راهکار پایان دادن به این اوضاع چیست! جز اینکه به رئیس ومرئوس تذکر داده شود و مسئولین گوش شنوایی داشته باشند ودر رفتار خود تجدید نظر کنند.
فرقی نمی کند، حتی اگر مقاماتی وجود دارند، که در انجام وظیفه کوتاهی می کنند باید به محض دیدن ارتکاب گناه، توسط اقشار مردم ، مورد تذکر قرار بگیرند و بعد از تذکر، که در جای خود لازم است اما کافی نیست، مردم شاهد تغییر رفتار تصحیح کردن رفتار مسئولین توسط خودشان باشند.
اینکه قاری قرآن بوده ایم یا فلان مدرک را داریم ملاک خوبی است، برای انتخاب اما اگر همراه با تقوا نباشد روز به روز مردم جامعه دچار بی اعتمادی واین بی اعتمادی بیشتر هم خواهد شد وشاهد شکسته شدن قبح هر گناهی خواهیم بود، جامعه به سمتی گرایش پیدا خواهد کرد که در حال حاضر شاهد این اوضاع تاسف آور هستیم.
چرا در جامعه ی مسلمین مردم بجای فرار از گناه باید از دین فراری باشند
وقت آن نشده که همه ی افراد جامعه چه رئیس چه مرئوس بدنبال تصحیح رفتارهای غلط خود باشند وبا تصحیح کردن رفتار خود، در پی سامان دادن به این اوضاع غیر قابل تحمل باشند.وقت آن نشده به علیه خودمان انقلاب کنیم. ان شاء الله
یاری از خداست