هفت سین حرم
امسال به لطف امام، موقع تحویل سال کنار حرم امیرالمؤمنین علیه السلام بودم، رها کردن بهترین وشاد کردن زمان سال کنار عزیزان کمی سخت است و قبل از تصمیم نهایی سرزنش شدم توسط خودم، اما بعد با پشیمانی از افکار پریشان دست برداشتم، آقا از همه عزیزتر است از همه ی عزیزانم، لحظه تحویل خودم را تحویل گرفتم که چه کار خوبی کردی دختر آفرین به تو، هرگوشه ی حرم خانمها مشغول عبادت بودند، یک عده دعا می خوانند، یک عده برای امیرالمؤمنین وبچه هایش نوحه میخوانند، آخر هر مظلوم علی زنها ناله میزنند اشک میریزند، این لحظه ها قابل مقایسه با کنار هفت سین وخانواده نشستن نیست، امسال کنار ضریح دارم به آقا می گویم آقا دست دلم را گرفتی، دارم خدارا شکر می کنم، در محضر امیرالمؤمنین از صفات همسر واولاد عزیزش حرف میزنم به درک شب قدر توجه می کنم، شاید در شب قدر انجام همه ی این اعمال است، دارم فکر می کنم وآخر سر تقدیر امیرالمؤمنین وقضا هیچکدام کشته شدن امیرالمؤمنین را به دست یتیمی که امام نانش داد و بزرگش کرد حق نمیدانم، شب قدر شاید یعنی معنی مظلومیت امیرالمؤمنین را درک کردن، دنیایی که جایی برای امیرالمؤمنین در آن نیست و امیرالمؤمنین از خدا میخواهد اورا از مردم بگیرد وبه رستگاری خود اقرار می کند، برای مردم از خدا، دوستی ومحبت میخواهم، خواست خدا را میخواهم و می خواهم دنیا پراز خواست خداباشد، خدا بهتر میداند از همه بهتر وبیشتر می داند مثل حالا که بعد از یه عمر، لحظه ی تحویل سال خواسته کنار آقا باشم