اللهم عجل لولیک الفرج

یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
  • خانه 
  • ماه رمضان 
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

قیل وقال زنها

19 اسفند 1403 توسط مرضیه کرنوکر

به دختری که از همه کوچکتر بنظر می رسد می گویم یواش پادری را جمع می کردی ومی شستی این الم شنگه راه نمی افتاد، چرا من مثل بقیه نیستم، همه اهل جار زدن هستند سر خودشان هم داد می‌زنند، ایراد گرفتن خوب است، برعکس ایرانی ها، عراقی ها اصلا آدمهای سختگیری نیستند، شاید از سختگیری به اینجا رسیده اند، حالا فقط کمک می کنند کار راه بیافتد بدون سر وصدا برعکس ما ایرانی ها که سر هر حرف و اشکالی قیل و قالی راه می اندازیم که بیا وببین،اگر آدمها اهل فهم بودند ودرک بیشتر ودرست وبجایی و داشتند، حتما احساس غربت کمتر بود، احساس تنهایی وهمه ی دردهای بزرگ بشریت کمتر می شد.

 نظر دهید »

اولین زیارت

17 اسفند 1403 توسط مرضیه کرنوکر

بین اقوام ودوست وآشنا دنبال همسفرم آخر سر تنها راهی حرم می شوم، راه را بلدم اولین بار نیست که زیارت می آیم و اینبار اولین بار است که تنها آمده ام اول خیابان، حرم است وآخر خیابان حسینیه، از اول تا آخر خیابان هاج و اج به اطراف نگاه می کنم نزدیک حرم کبوترها خرامان خرامان در کوچه در حرکتند، هیچ ترسی در وجودشان نیست، اینها بیشتر امنیت حرم را باور کرده اند،تا من، باور من هرچه هست از باورشان کمتر است، به ورودی حرم که میرسم حیرتم زیاد است آنقدر که مسئول ورودی خانمها با دست راه را نشانم می دهد، کمی خجالت می کشم وتا حرم با حیرت می روم و برمیگردم،عده ای بلند دعا می کنند دعاهایشان برای همه است،زنی از امام می‌خواهد گره از کار همه باز کند، از حرم که برمیگردم کمی جلوی سکوی حرم روبروی ورودی می ایستم، زنها به ورودی که می رسند راه را گم کرده اند مسئول ورودی خانمها با دست راه را نشانشان می دهد، شاید مثل. من اولین بار است که تنهایی به حرم آمده اند.

 نظر دهید »

حرم

16 اسفند 1403 توسط مرضیه کرنوکر

علت همهمه ی آدمها وداد وبیداهای دنیا، سر حسادت است، نه سر رقابت، از این حسادت و قیل وقال باید به جایی پناه برد، امسال هم که آقا نطلبیده مشهد بی مشهد، دستم را زیر چانه میزنم، به نشانه ی افسوس، صدای پیام گوشی را می شنوم از گروه حوزه است، پیام اردوی تهذیبی را می بینم، انگار که گمشده ام را پیدا کنم شروع می کنم، پیام وسوال جواب وسر آخر اسمم را می نویسم، اما تا حرم را نبینم باور نمی کنم، گروه واسامی اعضا وعکس پروفایلها هم خیلی چنگی بدل نمی زند، معلوم است که زنها هرکدام مشغول بچه داری هستند و با دختر وپسرهایشان مشغولند،هیچوقت آدم حسودی نبوده ام، اما بچه های در آغوششان در عکس ها ، آغوش خالی از بچه را بیاد می آورد. کمی از بی عرضه گی زنها حرص میخورم، حالا حداقل باید سه چهار تا بچه داشته باشند،کمی شبیه به مادر شوهرها شده ام، از همین اول تکلیفم را باخودم معلوم می کنم باید بیخیال همه ی خیال‌های صدتا یک غاز می شوم، اینبار باید با شعور ودرک راهی حرم باش ، هیچ کجا حرم نمی شود. از دنیا و کاروبارش باید به حرم پناه برد.

 نظر دهید »

نمره ی بیست

11 بهمن 1403 توسط مرضیه کرنوکر

گذشت
از زنهای کوچه خیلی چیزها یاد می گیرم، از زنی که پایش لب گور است تا تازه عروس ها همه، دلبسته اند به زندگی، به قاشق و چنگال، همسایه سمت چپ را باترس ولرز باید دید وحالش را پرسید، من برعکس همه ی زنها به پرسیدن حال همسایه ها علاقه مندم، به نمره های بیست گرفتن، درست مثل بچگی ها هنوز سر یک نمره کمتر یا بیشتر الم شنگله ای بپا می کنم که بیا وببین، حالا کمتر شده، فقط تا نزدیکی دق کردن می روم و برمیگردم، هرچه زنها به قاشق دلبسته اند، من به نمره ی بیست، این ترم های آخر دارم بیخیال نمره می شوم،از حذف درس ها حالم خراب می شود، از حجم زیاد کتاب که یادگیری را سخت می کند وهزار دلیل دیگر، چطور باید می‌خواندم وقتی هربار تلاشم بی نتیجه می ماند و نتیجه اش جز تاسف نبود، آخر سر به این نتیجه می رسیدم که نمره که نباید حتما بیست باشد، این از آن حرفهاست که به گوشم نمی رود، چندبار تکرار کردم که نمره ی هفده وهجده هم نمره است، کتاب را دست گرفتم و مو به مو کتاب را خواندم، فرجه ی امتحان 4 روز بود، تمام طول ترم هرچه خوانده بودم، یک طرف، 4 روز فرچه یک طرف به اندازه ی تمام طول ترم درس خواندم، هیچ جوری به نمره ی کمتر از بیست راضی نمی شوم، حرفم را تغییر می دهم ،ساعت نزدیک امتحان است ساعت هشت صبح، سرگیجه دارم بااین حال سرجلسه رفتن را فراموش می کنم، البته ناخواسته،، بیخیال امتحان ‌شدم، این من بودم که داشتم بیخیال نمره می شدم خودم را نمی شناختم و در نهایت تعجب از نمره هم گذشتم، گاهی اگر لازم باشد باید از نمره، از امتحان، از وقت، از هرچه هست ونیست گذشت. گفتن بعضی حرفها ساده است، هر بار بعد از خوب فکر کردن، زیرلب می گویم از هرچه بگذرم از نمره ی بیست نمی گذرم.

 2 نظر

موفقیت جامعه 

29 مهر 1403 توسط مرضیه کرنوکر

مقاومت کردن از صفات افرادی است که موفق هستند
حالا شاید بگوییم تا کی باید به این مقاومت ادامه داد!
باید دلیل و منطق درستی داشته باشیم، تا بتوانیم به مقاومت ادامه دهیم
اگر میخواهم اهل موفقیت باشم ، باید بدانم موفقیت به شرط صبر و استقامت است و در غیر این صورت باید ضرر کرد و خسارت را تحمل کرد، باید توسری خور بود، باید ذلیل بود
وقتی افرادی هستند، که موفق هستند، پس برای همه، موفقیت می تواند باشد
توانایی های انسان زیاد است افراد توسری خور، فقط حرف می‌زنند ودنبال ایراد گرفتن هستند ودیگران را مقصر می‌دانند، به حل مشکل فکر نمی کنند، بهانه، باعث بیراهه رفتن و انحراف است، انحراف از راه به سمت چاه، از منطق بطرف دلایل بی اساس.
اگر موفق نیستیم، حالا ما باید به وراثت ایراد بگیریم! یا به تربیت خانواده! بله کاملا درست است، این موارد در شخصیت افراد موثر است، اما نه به اندازه ی نیروی توانایی انسان، توانایی های انسان از هر قدرتی، قوی تر است واگر مورد استفاده قرار بگیرد، انسان را به موفقیت می رساند.
اگر انسان به شخصیت خودش بیشتر از این ایرادها و تقصیرها دقت کند، عیب ها را بشناسد و به آنها به چشم مشکل نگاه کند و بخواهد آنها را حل کند
انسان بداند، اگر می‌خواهد انسانی موفق باشد، به آموزش نیاز دارد، اما از آموزش بیشتر، به مراقبت از آموزش نیاز دارد.
در صورت بکار نگرفتن آموزش، موفقیتی حاصل نمی شود
این کارها از خود انسانها وجدی گرفتن توانایی های خودش، یک طرف واز طرف دیگر در حال حاضر، جامعه ی ما بیشتر از هر چیزی، به جدی گرفتن توانایی های انسانها نیاز دارد، بااین روش، نیروهای فردی وتوانایی های افراد، به نیروهای جمعی تبدیل می شود ودر سطح جامعه، شاهد جامعه ی موفقی خواهیم بود وقادر خواهیم بود، به موفقیت جمعی برسیم
جامعه ی موفق به نیروهای انسانی توجه می کند، نه به ایرادها، نه به عیوب، نه به هرچیزی، غیر از توانایی انسانها…

#به_قلم_خودم

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 16
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

اللهم عجل لولیک الفرج

یا بقیه الله فی ارضه عجل الله تعالی فرجه الشریف

جستجو

موضوعات

  • همه
  • آرامش
  • آرزو
  • آرزو
  • آرزو
  • آرزو
  • استخاره
  • استخاره
  • جشن تولد
  • دوست غریب
  • دوستان بهشتی
  • عرض ارادت
  • نامه
  • نامه شماره ی چه‍ار
  • نامه ي شماره ي سيزده
  • نامه ي شماره ي سيزده
  • نامه ي شماره ي سيزده
  • نامه ی شماره دو
  • نامه ی شماره سه
  • نامه ی شماره نه
  • نامه ی شماره نه
  • نامه ی شماره ی ده
  • نامه ی شماره ی شانزده
  • نامه ی شماره ی شش
  • نامه ی شماره ی هفت
  • نامه ی شماره ی هفت
  • نامه ی شماره ی هفت
  • نامه ی شماره ی هفت
  • نامه ی شماره ی ه‍شت
  • نامه ی شماره ی ه‍شت
  • نامه ی شماره ی ه‍شت
  • نامه ی شماره ی پانزده
  • نامه ی شماره ی پنج
  • نامه ی شماره ی چهارده
  • نامه ی شماره ی یازده
  • نذر شب نیمه ی شعبان
  • نذر شب نیمه ی شعبان
  • هديه
  • واكنش نسبت به پيامبران عليهم السلام
  • پیر نیک روزگار

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس